بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان

تا آخرین قطره ی خون ایستاده ایم...

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان

تا آخرین قطره ی خون ایستاده ایم...

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان با همت بلند مردم و تلاش جمعی از معتمدان و مسئولان در اسفند ماه ۱۳۶۶ دارای مجوز فعالیت گردید و در سال ۱۳۶۷ با رشته علوم اجتماعی، کار خود را به موازات فعالیت‌های علمی، عملیات اجرایی مجتمع دانشگاه در زمینی به وسعت ۷۰ هکتار در ۳ کیلومتری جاده دهاقان شروع که در مهر ماه ۱۳۷۰ اولین واحد آموزشی آن به بهره‌برداری رسید. با الطاف الهی،‌ نیت خالصانه بانیان، کمک‌های مردم و همت مسئولان روز به روز مراحل رشد و توسعه را سپری نمود و در حال حاضر با درجه بسیار بزرگ و برخورداری از تمامی مقاطع تحصیلی از کاردانی تا دکترای تخصصی جزء واحدهای مطرح منطقه و کشور همانند نگینی در انگشتری شهر دهاقان می‌درخشد. واحد دهاقان با گذشت قریب به 26 سال از زمان تأسیس اکنون در مقاطع کاردانی ، کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا دارای 10 رشته فنی مهندسی،23 رشته علوم انسانی، ۱ رشته علوم پزشکی (پرستاری) می‌باشد. جمعیت دانشجویان این دانشگاه تعداد ۶۰۰۰ نفر می‌رسد.این دانشگاه جزء یکی از بزرگ ترین دانشگاه های استان از بعد مساحت و تعداد رشته موجود میباشد.
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۳۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

مسأله 755 

انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر عمدا نماز عصر را پیش از نماز ظهر و نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند باطل است .
مسأله 756
اگر به نیت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بین نماز یادش بیاید که نماز ظهر را خوانده است ، نمیتواند نیت را به نماز عصر برگرداند بلکه باید نماز را بشکند و نماز عصر را بخواند و همینطور است در نماز مغرب و عشا .
مسأله 757
اگر در بین نماز عصر یقین کند که نماز ظهر را نخوانده است و نیت را به نماز ظهر برگرداند و داخل رکن شود و بعد یادش بیاید که نماز ظهر را خوانده بوده ، نمازش باطل است وباید نماز عصر را بخواند ، ولی اگر پیش از داخل شدن در رکن یادش بیاید باید نیت را به نماز عصر برگرداند و آنچه به نیت ظهر خوانده دوباره به نیت عصر بخواند و نمازش صحیح است .
مسأله 758
اگر در بین نماز عصر شک کند که نماز ظهر را خوانده یا نه ، باید نیت را به نماز ظهر برگرداند . ولی اگر وقت بقدری کم است که بعد از تمام شدن نماز ، مغرب میشود باید به نیت نماز عصر ، نماز را تمام کند و نماز ظهرش قضا ندارد.
مسأله 759
اگر در نماز عشا ، پیش از رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خوانده یا نه ، چنانچه وقت به قدری کم است که بعد از تمام شدن نماز ، نصف شب میشود ، باید به نیت عشا نماز را تمام کند ، واگر بیشتر وقت دارد ، باید نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه رکعتی تمام کند ، بعد نماز عشا را بخواند .
مسأله 760
اگر در نماز عشا بعد از رسیدن به رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خوانده یا نه ، باید نماز را تمام کند ، بعد نماز مغرب را بخواند ، ولی اگر این شک در وقت مخصوص به نماز عشا باشد خواندن نماز مغرب لازم نیست .
مسأله 761
اگر انسان نمازی را که خوانده احتیاطا دوباره بخواند و در بین نماز یادش بیاید ، نمازی را که باید پیش از آن بخواند نخوانده است ، نمیتواند نیت را به آن نماز برگرداند ، مثلا موقعی که نماز عصر را احتیاطا میخواند ، اگر یادش بیاید نماز ظهر را نخوانده است ، نمیتواند نیت را به نماز ظهر برگرداند .
مسأله 762
برگرداندن نیت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست .
مسأله 763
اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد ، انسان میتواند در بین نماز نیت را به نماز قضا برگرداند ، ولی باید برگرداندن نیت ، به نماز قضا ممکن باشد ، مثلا اگر مشغول نماز ظهر است ، در صورتی میتواند نیت را به قضای صبح برگرداند که داخل رکعت سوم نشده باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۰۵
ادمین

در اسلام از یک سو به اقامه نماز و محافظت و مداومت بر آن تأکید بسیار زیادی شده است; از سویی دیگر سبک شمردن نماز و تأخیرش از وقت فضیلت آن(اول وقت) به شدّت مورد مذمّت و نکوهش شارع مقدّش قرار گرفته است که این مهم را به خوبی می توان از آیات و روایات متعددی دریافت. به طور مثال قرآن در سوره «مریم» از گروهی که مکتب انسان ساز انبیاء جدا شدند و پیروانی نا خلف از آب در آمدند سخن می گوید و قسمتی از اعمال زشت آنها را برشمرد و می گوید: «بعد از آنها فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند که به زودی مجازات گمراهی خود را خواهند دید» در ای که منظور «اضاعة نماز» در انجا ترک نماز است و یا تأخیر نماز و یا انجام دادن اعمالی که نماز را در جامعه ضایع کند؟ مفسران احتمالهای مختلفی داده اند. چنانکه در ذیل آیة مذکور در تفسیر قرطبی آمده است:«این آیه صراحت دارد در این که اضاعة نماز از گناهان کبیره ای است که عقوبتش حتمی می باشد. بنابراین کسی که محافظت بر کمال وضو و رکوع و سجود نکند محافظت بر نماز نکرده و کسی که محافظت بر نماز نکند آن را ضایع کرده است و کسی که نماز را ضایع کند پس او بر غیر نماز ضایع کننده تر است.»در این باره امام صادق(ع) می فرمایند: «بنده زمانی که به وقت خودش نماز بخواند و محافظت بر آن نماید این نماز به صورت نور تابانی جلوه گر شده، می گوید مرا حفظ نمودی خداوند تو را حفظ کند. و اگر نمازش را در وقت خودش نخواند (البته بدون عذر و علت) و محافظت بر آن ننماید نمازش به صورت یک چهرة تاریک در آمده می گوید خدا ترا ضایع نمود همچنی زداده از امام باقر(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:«نمازت را سبک نشمار زیرا پیامبر(ص) هنگام رحلتشان فرمودند:از امّت من به حساب نمی آید کسی که نمازش را سبک بشمارد»در اینجا پیامبر اکرم (ص) سبک شمارنده نماز را جز امّت خود به حساب نمی آورند. از این بالاتر رسول اکرم(ص) در جایی دیگر می فرمایند:«نمازتان را ضایع نکنید پس اگر کسی نماز خویش را ضایع کند با قارون و هامان محشور می گردد و حق است بر خداوند که او را با منافقین وارد جهنم نماید پس وای بر کسی که محافظت بر نمازش نکند»در قیامت امید و آرزوی همه ما شفاعت پیامبر(ص) و خاندان گرامیش(ع) می باشد بنابراین نباید به نمازمان با دید بی توجهی و بی اهمّیتی برخورد نماییم چرا که در این صورت از این نعمت بزرگ «شفاعت»محروم می شویم. و شاهد صادقی که بر این مدّعا می توانیم اقامه کنیم،توصیه و سفارشی است که امام جعفر صادق(ع) در آخرین لحظات عمر شریفشان خطاب به خویشان و نزدیکانشان فرمودند:«هرگز به شفاعت ما نمی رسد کسی که نمازش را سبک بشمارد.ونیز در مورد استخفاف به نماز ز راه می گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمودند:«پیامبر در مسجد بودند ، مردی وارد شد. پس مرد نماز خواند اما آن گونه شایسته بود رکوع و سجودش را به جا نمی آورد(سریع نماز خواند). رسول خدا(ص) فرمودند مانند کلاغ منقار به زمین می زند اگر بمیرد در حالیکه اینگونه به نمازش بی اهمیّت است)بر دین غیر محمّد(ص)مرده است.»و در لسان روایات، کسی که از ارکان و واجبات و قیام و قعود و رکوع و سجود نمازش بدزدد،دزدترین دزدها معرفی شده است چنانکه حضرت علی (ع) می فرمایند:«دزدترین دزدها کسی است که از نمازش بدزدد یعنی واجباتش را به پایان نرساند»هر چند در این باره روایات زیادی از ائمه معصومین نقل شده است امّا به همین چند روایت اکتفاء نموده و مبحث را با روایتی از حضرت زهرا(س) خاتمه می دهیم که در آن حضرتش از پدر بزرگوارشان رسول اکرم (ص) می پرسند:مکافات مردان و زنانی که به نماز بی اعتنا بوده و آن را سبک شمارد و بی اعتنایی نماید به پانزده خصلت (مکافات در دنیا و آخرت)مبتلا گردد.شش مکافات و بلای آن در دنیا گریبانگیرش می شود، سه بلا هنگام مردن، و سه بلا در قبرش، و سه عقوبت در هنگامی که از قبر در هنگامی که از قبر خارج می گردد. اما شش آفتی که در دنیا به آن مبتلا می گردد این است که: 1ـ خداوند برکت را از عمرش بر می دارد.2ـ خداوند برکت را از روزیش برمی دارد3ـ خداوند نورانیّت سیمای صالحین را از صورتش می گیرد.4ـ هر عمل شایسته ای که انجام دهد پاداشی ندارد.5ـدعایش به آسمان بالا نمی رود.(مستجاب نمی شود)6ـاز دهای خیر مؤمنان و شایستگان بهره خیری نخواهد بود و امّا سه مکافاتی که در دم مرگ دامنگیرش می شود عبارتند از:1ـ با ذلّت و خواری می میرد. 2ـ با حالت گرسنگی می میرد3ـ با حالت تشنگی می میرد که اگر تمام آب های جهان را به کامش بریزند عطش او برطرف نمی شود. و امّا سه بلایی که در داخل قبر گرفتارش می شود عبارتند از:1ـ خداوند فرشته ای را در قبر بر او می گمارد که او شکنجه اش کند.2ـ با فشار قبر گرفتار می شود3ـ قبرش تاریک و ظلمانی می شود و اما سه بلایی که در قیامت به آنها گرفتار می شود این است که: 1ـ خداوند فرشته ای را براو می گمارد که او را به صورت بر روی زمین می کشد، در حالی که همة مردم او را می بینند.2ـ از او به سختی حسابرسی می کنند3ـ خداوند به او نظر رحمت نمی افکند و پاکش نمی کند و برای او عذاب دردناکی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۱
ادمین

در مورد نماز پیامبر اکرم(ص) گفته شده است: «رسول اکرم(ص) وقتی به نماز می ایستادند رنگ از صورتشان به رنگ خاکستری در می آمد به خاطر ترس از خداوند و سینه یا دلشان صدای مختصری مانند صدای سینة شخص ترسناک،داشت» در کتاب کیمیای سعادت، در این باره آمده است پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بسا که نصیب وی از نماز جز رنج و ماندگی چیزی نیست و این، آن بود که به کالبد، نماز همی کند و به دل غافل» و گفت: «بسیار کس بُوَد که نماز بکند و نماز وی شش یکی یا ده یکی بیش ننویسند و آن مقدار نویسند از نماز هر یکی که به دل اندر آن حاضر بود» همچنین در مورد نماز مولی علی(ع)نقل شده است:«علی (ع)وقتی که وقت نماز می شد می لرزید و رنگ چهره اش از ترس خدا تغییر می کرد، پس گفته شد به ایشان که شما را چه شود؟ حضرت فرمودند: وقت اداء امانتی رسیده است، که خدا آن را بر آسمان ها و زمین عرضه داشت و آنها از قبول آن امتناع ورزیدند و از پذیرفتن آن ترسیدند و انسان آن را پذیرفت. پس نمی دانم آیا نیکو امانت را برداشتم یا خیر؟»فاطمه زهرا(س) هنگام نماز از ترس خدا نفس نفس می زد و امام حسن(ع) هرگاه از وضو فارغ می شدند رنگشان تغییر می کرد و وقتی در این مورد از ایشان سؤال کردند، فرمودند:«کسی که می خواهد بر صاحب عرش وارد شود و به خدمت او برسد سزاوار است که رنگ چهره اش دگرگون شود.»مانند همین حالت در مورد امام سجاد(ع) نیز نقل شده است که حضرتش وقتی وضو می گرفتند. رنگ چهره شان زرد می شد از حضرت اطرافیان سؤال کردند: چرا در هنگام وضو این حالت، به شما دست می دهد؟ حضرت فرمودند: آیا می دانید که در مقابل چه کسی می خواهم بایستم؟» و گفته شده که روزی در حال نماز وداء از شانه آن حضرت افتاد. حضرت تا فراغت از نماز آن را به شانه نیفکندند. از علّت این امر، سؤال کردند. امام فرمود:«وای بر تو آیا می دانی که در مقابل چه کسی ایستاده ام؟ به درستی که نماز بنده، جز به همان مقداری که با توجه و حضور قلب و اقبال به خدا باشد از او پذیرفته نمیشود.» و از امام صادق(ع) نیز نقل شده که فرمودند: پدرم هرگاه برای نماز به پای خواست آن چنان بود که گویا شاخه درختی است که بر آنچه باد حرکت دهد حرکتی از خود ندارد.» اینها و دهها نمونه روایت دیگر که در مورد نمازهای معصومین نقل شده است نشانگر این حقیقت می باشدکه برای نماز ارزش فوق العاده ای قائل بوده اند و در به جا آوردن کامل و با شرایط، اهتمام زیادی ورزیدند. و این را از حالات خاصی که در قبل از نماز و در حال نماز برایشان عارض می شد می توان آشکارا دریافت.

رسول خدا(ص) می فرمود تشنه از آب سیراب و گرسنه از غذا سیر می شود ولی من هرگز از نماز سیر نمی شود. حضرت علی(ع) در نماز غرق در توجه به خدا بود به نحوی که اگر تیر از پای حضرت می کشیدند متوجه نمی شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۰
ادمین

الف ـ نماز و قرآن

زنده شدن نماز همان زنده شدن قرآن است، زیرا هر نمازگزار مجبور است که در نمازهای هفده رکعتی خود ده بار سوره حمد را بخواند و چون آن سوره مبارکه که هفت آیه دارد قهراً هر روز هفتاد آیه قرآن را می خواند و سوره دیگری را که بعد از حمد می خوانیم نیز چند آیه دارد که اگر فرض کنیم سوره توحید (قل هو الله احد) باشد، پنج آیه خواهد بود کسی که ده بار در ده رکعت این سوره را بخواند می شود پنجاه آیه. بنابراین مجموع آیاتی که نمازگزار باید بخواند در هر شبانه روز یکصد و بیست آیه خواهد بود و تلاوت این تعداد آیه در هر روز، قرآن را از مهجوریت بیرون می آورد. رابطه انسان و قرآن را در جامعه زیاد می کند، بگذریم که بسیاری از اوقات انسان به جای سوره توحید سوره های دیگر را می خواند که آن نیز سبب حفط کردن سوره ها ست. بعلاوه قرآن و نماز بارها در کنار هم آمده است.«یتلون کتاب الله و اقاموا الصلوه»کسی که قرآن تلاوت می کنند و نماز به می دارند. در جاهای دیگر می خوانیم: یمشکون بالکتاب و اقاموا الصلوه» آری قرآن و نماز در کناز هم هستند و هم در درون هم و کسانی که به قرآن تمسّک کرده و نماز به پا می دارند.

ب ـ نماز همتای رهبری است.

در قرآن دو بار کلمه (و من ذرّیتی) بکار رفته است که هر دو بار از زبان مبارک حضرت ابراهیم است. یک بار زمانی که بعد از آزمایشات بسیار سنگین از طرف خداوند به مقام رهبری رسید فوراً از خدا خواست که ذربه من هم رهبر شوند ولی در جواب شنید ظالم رهبر نمی شود (اگر از ذریه تو ظلمی سر زند رهبر نخواهد شد) بار دیگر در دعائی که برای اقمه نماز داشت فرمود: (و من ذریتی). یعنی خداوندا ذریه و نسل مرا نیز از بر پاکننده گان نماز قرار بده. بنابراین در گرفتن مقام رهبری و اقامه نماز ابراهیم کلمه (و من ذرّیتی) را بکار برد معلوم می شود مقام نماز مثل مقام رهبری و همتای آن است.

ج ـ نماز و رحمت

تکرار لغت رحمت هر روز شصت مرتبه وجود دارد در فرد و جامعه رحمت انسانها به جوش می آید و اگر رحمت به جوش آمد کمک ها، محبت ها، تعاون ها، خیر خواهی ها و عفو و گذشت ها ثمره آن خواهد بود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۰
ادمین

الف ـ نماز و جهت گیری(قبله)

نمازگزار باید روبه قبله بایستد،  هر شبانه روز باید جهت و خطّ خودش را روشن کند، قبله او باید ساده و پاک باشد، قبله و جهت او را باید خداوند تعیین کند نه خودش و نه طاغوت ها، هر مکان و جهتی ارزش قبله شدن ندارد، قبله رمز شناسایی مسلین از دیگران است از این جهت به مسلمین «اهل قبله» می گویند، مسلمانان با  هر سلیقه و تفکر و از هر نسل و نژادی، باید جهت واحدی داشته باشند. اگر مال و مقام هر لحظه دل ما را به سویی می کشد، هنگام نماز باید دل از همه بکنیم و جهت واحدی داشته باشند. اگر مال ومقام هر لحظه دل ما را به سویی می کشد، هنگام نماز باید دل از همه بکنیم وجهت و خط خود را مشخص کنیم. کسی که جسم خود را رو به خانه خدا کند آمادگی آنزا پیدا می کند که قلب و روح خود را متوجه صاحب خانه کند. قبله ما کعبه است، اولین زمینی که برای مردم و عبادت نباشد. خانه ای که همه انبیاء دورش طواف کرده اند، خانه ای که ابراهیم پایه هایش را بالا برده و اسماعیل در کنارش به کارگری پرداخته است، خانه ای که برای همه مردم و برای همیشه باید درب هایش باز باشد و هیچ کسی به هیچ کس در آنجا حق تعرض ندارد و برای همه مقدس و از ملک هر کس آزاد است.

ب ـ وضو

وضو کلید نماز و نماز کلید بهشت است. برای عبادت خداوند مهربان و بجا آوردن نماز، خود را پاکیزه کرده و وضو می گیریم، یعنی به دستوری که گفته می شود دست و صورت خود را می شوییم و باچهره ای شاداب، آماده نماز می شویم. امام رضا(ع)فرمود: «آنکه به عبادت خدای بزرگ میایستد،باید خود را از آلودگی ها پاک کند، از سستی و بی حالی دور باشد، و با وضو، خود را برای سخن گفتن با خدای توانا پاک و آماده سازد»وضو، سبب پاکیزگی بدن و صفای روان آدمی است. در برخی موارد هم باید «غسل» کنیم، یعنی تمام بدن را بشوییم و هرگاه نتوانیم وضو بگیریم یا غسل کنیم باید به جای آن، عمل دیگری به نام «تیمم» انجام دهیم که صحیح می باشد.


ج ـ اذان و اقامه

اذان، شعار توحیدی مسلمانان است. سرودی زیبا، موزون و کوتاه که خداپرستان با شنیدن آن خود را برای راز و نیاز با خدا آماده می کنند. اذان، سرودی که با الله شروع و با الله خاتمه می یابد. اذان، به همه اعلام یم کند که وقت نماز فرا رسیده است و مستحب است قبل از نماز اذان بگوییم. بعد از اذان خوب است اقامه بگوییم تا با گفتن این ذکرهای نورانی برای ملاقات با خدا آماده شویم. اقامه با اذان بسیار شبیه است و اختلاف اندکی دارد.

دـ مسجد

بهترین مکانی را که اسلام برای نماز انتخاب و پیشنهاد کرده است تا همه مسلمانان از پیر وجوان کوچک وبزرگ، مرد و زن، فقیر و غنی، ضعیف و قوی در آن گردهم آیند و خدای بزرگ را پرستش کنند مسجد است. در روایات آمده است: «نماز در مسجد حتی اگر بتنهایی باشد، از نماز جماعت در خانه بهتر است» و نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است. انسان های با ایمان به مسجد می روند تا با آفریدگار مهربان خود به گفتگو و راز و نیاز بنشینند و از حال هم با خبر شوند و مشکلات یکدیگر را برطرف کنند تا صفا، صمیمیت، همدلی و همبستگی آنان بیشتر و بیشتر شود پس «مسجد» مکان مقدسی است و احترام آن بر همه واجب: یعنی هر نوع بی احترامی به مسجد یا نجس کردن زمین ، فرش، بام و دیوار آن حرام است و هرکس بفهمد که جایی از مسجد نجس شده است باید بی درنگ نجاست را از بین برده و آن مکان را پاک کند.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۹
ادمین

الف ـ نماز و طبیعت

نماز تنها یک توجّه قلبی نیست، عملی است همراه با مردم و با بهره گیری از طبیعت: باید به آسمان نگاه کرد تا وقط نماز را شناخت، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت، به آن توجه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا برای سجده و تیمّم شرایط لازم را داشته باشد. عبادات الهی بدون طبیعت نمی شود. رسول اکرم(ص) سحرها به آسمان و ستارگان نگاه می کرد و فکر می کرد و می گفت: «ربّنا ما خلقت هذا باطلا» پروردگارا اینها را بیهوده خلق نکردی بعد به نماز می ایستاد، فکر در طبیعت یکی از راههای خداشناسی است. سعدی می گوید: «هر نفسی که فرو می رود. ممّد حیات است و چون برآید مفرّح ذات،پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب»آری اگر نفس فرو نرود زندگی نداریم، اگر بد نگرد باز هم زندگی نداریم. ولی امام صادق(ع) می فرماید: در هر نفسی هزاران نعمت در کار است (نه دو نعمت) زیرا برگ، در نفس کشیدن انسان سهم دارد. اگر گیاهان کربن ها را تبدیل به اکسیژن نکنند چگونه نفس بکشیم؟ بلکه در هر نفسی نهنگ های دریا شریکند زیرا هر شبانه روز میلیون ها حیوان ریز و درشت در اقیانوس ها می میرند که اگر نهنگ ها آن ها را نبلعند و دریاها را پاکسازی نکنند آبها بدبو و فاسد می شوند و اگر آب ها فاسد شود تنفّس برای انسان مشکل خواهد شد. توجه می کنید که برای یک نفس کشیدن ما هم برگ درختان و هم نهنگ اقیانوس ها باید همکاری کنند، حیف که ما از اسرار هستی غافلیم! در اسلام فکر در طبیعت بزرگترین عبادتها است، فکر در خاک و آب و آسمان و گیاهان، ولی در نماز مقدار و شیوه بهره گیری از طبیعت محدود است، مردان حق ندارد هنگام نماز از طلا و ابریشم استفاده کنند، پوشیدن لباس تکبّر با تواضع در درگاه خداوند سازگار نیست. خوردن و آشامیدن هنگام نماز با روح عبادت سازگار نیست، سجده بر زمین خاکی عبادت است ولی در سجده بر خوردنی ها و آشامیدنی ها، شکم پرستی مطرح است به خداپرستی، توجه به طبیعت صحیح است نه غرق در طبیعت شدن، طبیعت آیه و علامت و فلش برای عبور است نه توقفگاه و غرقاب، آب دریا برای آن است که کشتی روی آن حمل شود نه آنکه آب در داخل کشتی وارد شود تا همه را غرق کند، خورشید برای آن است که انسان از نورش بهره گیرد نه آنکه به نورش خیره شود تا کور گردد.

ب ـ نماز و یاد شهداء

بهترین چیزی که سجده بر آن سفارش شده خاک کربلا و تربت امام حسین(ع) است. امام صادق(ع) هنگام سجده پیشانی را بر خاک کربلا می گذاشت.1 برای همراه داشتن تسبیح تربت امام حسین(ع) نیز روایاتی وارد شده است2 تا آنجا که همراه داشتن آن مثل گفتن سبحان الله است و سجده بر مهر آن سبب کنار رفتن پرده ها و قرب بیشتر به ذات مقدس اوست.

ج ـ نماز و ادب

کسی که صدای اذان را بشنود و بی تفاوت باشد نسبت به نماز یک نوع بی ادبی کرده است. در اسلام به ما سفارش شده که در نماز با ادب بایستیم، دست ها روی ران ها، بدن آرام، نگاه ها به محل سجده، لباسها نو و تمیز، همراه با بوی خوش و معطّر باشد و اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم، مقام امام نگهداریم، قبل از او کاری را انجام ندهیم به رکوع و سجود نرویم و بهتر است حتی قبل از کلام امام، ذکر نماز را به زبان جاری نکنیم. به رکوع و سجود نرویم و بهتر است حتی قبل از کلام امام، ذکر نماز را به زبان جاری نکنیم. مجموعه این دستور العمل روحیه ادب و اطاعت را در انسان تقویت می کند، آن هم ادبی بر اساسارزشهایی چون: شناخت، محبّت، تواضع و ادب در برابر کسی که اهلیت دارد، نه تملق، نه خود باختگی، نه وارداتی، نه تشریفاتی و نه متملقانه و بی محتوا. در حدیث است: کسی که سجده نماز را با سرعت انجام می داد حضرت رسول(ص) فرمود:گویا کلاغی نوک به زمین می زند. دـ نماز و روح بزرگ

انسان در نماز خداوندی را حمد و سپاس می کند که تمام هستی را تربیت می کند. سرچشمه تمام رحمت ها و برکات است و مالک روز قیامت است کسی که حمد و ثنای خود را نثار این وجود مقدس کند هرگز حاظر نیست در برابر قدرت ناچیزی ستایش کند.



1 ـ وسائل، جلد 3، ص608

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۸
ادمین

در روایات اسلامی می خوانیم که امامان ما برای نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرف یابی به حضور خداوند به خصوص نماز عید و جمعه را با لباس مخصوص برگزار می کردند. در نماز باران سفارش شده که امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانة تذلل و خشوع بیشتری باشد. پارچه ای همانند حوله (هنگام نماز) بر دوش اندازد و این دستورها به ما نشان می دهد که حال نماز یک سری آداب و تشریفات مخصوص به خود دارد. نه تنها نماز بلکه هر امر مقدسی. موسی(ع) هم برای گرفتن آیات تورات نیز باید چهل شبانه روز مراسم و مناجات هایی در کوه طور داشته باشد. نماز یک پر از معنوی است که بدون آمادگی های همه جانبه امکان ندارد، تمام آداب و شرایط و احکام نماز را بتوان نشانة اهمیّت آن دانست و آن را به یک آداب رسمی همراه با تشریفات ویژه تشبیه کرد امام رضا(ع) لباسی را که در آن یک میلیون رکعت نماز خوانده بودند به «دعبل» شاعر انقلابی که بیست سال فراری دستگاه بنی عباس بود و در سنّ حدود 90 سالگی بعد از نماز صبح شهید شد جایزه دادند و مردم شهرستان قم برای خریداری آن لباس پول ها دادند ولی «دعبل» آن را نفروخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۷
ادمین

آنچه مسلم است نمازی که در اسلام اینقدر ارزشمند و با اهمیّت است آثار و فواید زیادی هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی دارد که ما در اینجا به چند مورد از این فواید و آثار اشاره می کنیم:

الف ـ نماز حافظ تعادل در برابر خوبی و بدی است:

نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در فراز و نشیبهای زندگی حفظ می کند و نمازگزار در مقابل هر خیر و شر، خوبی و بدی، خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمی لرزد. از این رو می بینیم خداوند در قرآن وقتی طبیعت دنیا پرست انسان را تبیین می کند و خصوصیّات آن را بیان می کند، بلافاصله نمازگزاران را از آن استثناء کرده و آنان را از این رذائل منزّه می داند.1

ب ـ نماز بهترین بازدارنده از فحشاء و منکر است:

«اقم الصلوه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر»2 نماز را بپادار که نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد» طبیعت نماز به گونه ای است که انسان را به یاد مبدأ و معاد می اندازد که این دو، بهترین ضامن اجرایی برای خودداری از کارهای زشت و ناپسند و انجام کارهای شایسته است، یعنی انسان وقتی به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیزی بالاتر و برتر می شمرد، به یاد نعمت های او افتاده حمد و سپاس او می گوید و او را به رحمانیّت و رحیمیّت می ستاید، به یاد روز قیامت می افتد، اعتراف به بندگی او کرده و از او یاری می جوید، راه راست یعنی راهی را که پیامبران و صدّیقین و شهیدان و صالحان رفته اند.»3 طلب می کند و از راه آنانی که مورد خشم خدا واقع شده و گمراهند به خدا پناه می برد.(مضمون سوره حمد) بعد برای خدا «رکوع می کند  و در برابر او پیشانی عبودیّت بر خاک می نهد و غرق عظمت و بزرگی او می شود و خود برتربینی و خودخواهی را فراموش می کند. آنگاه شهادت به یگانگی او می دهد و گواهی به رسالت پیامبر(ص) می دهد.

بر پیامبرش درود می فرستد و از خداوند در خواست می کند که او را در زمرة بندگان صالح خود قرار دهد. مسلماً جنین انسانی که هر روز چند بار این مضامین را تکرار کند در قلب و روح او جنبشی بسوی حقّ و پاکی و جهشی بسوی تقوا پیدا می شود او از کارهای زشت دوری کند منتهی هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال برخوردار باشد، تأثیر در این بازداشتن دارد. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه تأثیری در او نبخشد، یعنی هر چند نمازش صوری باشد نهی از فحشاء و منکر، سلسله مراتب دارد.

ج ـ نماز عالی ترین عامل تزکیه و تهذیب نفس است:

نماز در میان عبادات دیگر در تزکیه انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نماز محو کننده ی گناهان است به دلیل آیه قرآن که می فرماید:«انّ الحسنات یذهبن الّسیئات»1 «بدستی که نیکی ها، بدکاری ها را از بین می برد»

د ـ نماز نمودی از وحدت و یگانگی، امّت بزرگ است:

زیرا مسلمانان در وقت معیّن رو به جهت و قبله واحد با تشریفاتی خاص در صفوفی منظّم و یکپارچه، خداوند را پرستش می کنند تا بدین وسیله اتّحاد و یگانگی خود را در قالب امّتی که با ریسمان عبادت همه را به یکدیگر پیوند زده و متحد ساخته، نشان دهند. هـ ـ نماز برترین وسیله استعانت و کمک خواهی است که از پیشگاه خداوند بوسیله آن استمداد می نماییم.

نماز وسیله ای است که انبیاء(ع) و اولیاء الهی در رفع هر مشکلی و دفع هر شرّی و دورماندن از هر دشمنی به آن متمسّک می شدند چنانکه حضرت صادق(ع) می فرمایند:«هرگاه به شما غصّه ای از غصّه های دنیا روی آورد مانعی ندارد که وضو گرفته داخل مسجد شوید پس دو رکعت نماز بخوانید و دعا کنید و رسول خدا(ص) هرگاه غمگین می شدند به نماز پناه می بردند و علی(ع) هرگاه چیزی او را دلتنگ می کرد به نماز پناه می برد. آری نماز انسان را به قدرت لایز الی پیوند می دهد که همة مشکلات برای او سهل و آسان می شود همین احساس، سبب می شود که انسان در برابر حوادث، نیرومند و خونسرد باشد. انسان وقتی در برابر وقایع و حوادث سخت و مشکلات طاقت فرسا قرار می گیرد و نیروی خود را برای مقابله با آن ها ناتوان می بیند، نیاز به تکیه گاهی دارد که از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد. نماز، او را با چنین مبدئی مربوط می سازد و با اتّکاء به او می تواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند و با یاد خدا و تقرّب به او به هدفی که می خواهد برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۶
ادمین

قرآن یکی از اسرار نماز را یاد خداوند ذکر می کند«اقم الطلوه لذکری»[1] نماز را به خاطر یاد من به پادار بلکه یاد بزرگتر خداست«و لذکر الله اکبر»[2] زیرا انسان در زندگی این جهان با توجّه به عوامل غافل کننده، نیاز به یادآوری و تذکر دارد به این معنی که زندگی بشود دریای بی پایانی است که بدون یاد خدا گمراه کننده است و بشر را به غرقاب می کشاند و این موجود که در کوتاهترین مدّت، خدا را از یاد می برد و مسئولیت خویش را فراموش می کند. آیا نباید اوقات معیّنی به هدف و مسیر صحیح زندگی خود توجّه نماید؟ علاوه بر این که انسان در مسیر زندگی خود استقلالی نداشته و باید از آفریدگار خود کمک گیرد. بدین جهت باید وسیله ای باشد تا در این فاصله های مختلف زمانی خدا و رستاخیز و دعوت پیامبران و هدف آفرینش را به یاد او آورد و از غرق شدن در گرداب بی خبری و غفلت حفظش نماید و نماز این وظیفة مهم را عهده دار است. انسان، صبحگاهانکه از خواب برمی خیزد، خوابی که از همه چیز جهان او را بیگانه کرده، برنامه زندگی را می خواهد شروع کند. قبل از هر چیز به سراغ نماز می رود و قلب و جان خود را با یاد خدا صفا می دهد و از او یاری می گیرد و آماده سعی و تلاش توأم با پاکی و صداقت می گردد. باز هنگامی که غرق کارهای روزانه شد و مدّت زمانی گذشت چه بسا میان او و یاد خدا جدایی افتد وقت نماز ظهر می شود به سراغ نماز و راز ونیاز با معبود می رود تا اگر گرد غفلت بر قلب او نشسته آنرا شستشو دهد و همین طور نماز عصر و مغرب و عشاء. نکته قابل توجه این است که در آیه ای خداوند می فرماید: نماز را بپادار تا یاد من باشی امّا در جایی دیگر یاد خودش را آرامش بخش دلها اعلام می کند «الّا بذکر الله تطمئن القلوب»[3] و آیات پایانی سوره فجر، خطاب به جانهای آرامش یافته می گوید: «یا ایّها النّفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیّه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنّتی» ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام (به یاد خدا) امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود(به نعمتهای ابدی او) و او راضی از (اعمال نیک) توست بازآی و در صف بندگان خاصّ من درآی و با خشنودی در بهشت (رضوان) من داخل شو. حال اگر این آیات را کنار هم قرار دهیم در می یابیم که نماز، یاد خدا را در انسان زنده می کند، یاد خدا نفس مطمئنّه را به او می دهد و نفس مطمئنّه هم او را به مقام بندگان خاصّ و بهشت جاوید رهنمون می کند و شاید همین امر را بتوان رمز تکرار نمازها در طول شبانه روز، پنج مرتبه دانست. وقتی از پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) وقتی از فلسفه نماز می پرسند حضرت بیست و پنج حکمت برای وجوب نماز ذکر می نماید.«نماز از شوایع دین است، و رضای خدا در نماز است، راه انبیاء به سوی خدا می باشد. برای نمازگزار، دوستی فرشتگان، هدایت و ایمان، نور و معرفت و شناخت خدا، تشخیص حقّ از باطل، برکت در رزق و روزی، و راحتی بدون و سلامت آن و کراهت و ناراحتی شیطان می باشد. و نماز، سلاح مؤمن علیه کافر و موجب اجابت دعا و قبول اعمال است و زاد و توشة مؤمن علیه کافر و موجب اجابت دعا و قبول اعمال است و زاد و توشة مؤمن در دنیا برای آخرت می باشد. نماز نماز شفیع نمازگزار در نزد ملک الموت، مونس در قبر، بستر نیکو در زیرش و پاسخ نمازگزار برای نکیر و منکر می باشد. نماز بنده در محشر، تاجی است برسر او و موجب نور انیّت صورتش، لباس برای بدنش و سایر وحایل بین او و آتش جهنّم است. نماز، حجّت و برهان خوبی بین او و پروردگارش بوده موجب نجات بدنش از آتش جهنّم و جواز عبور از صراط و موجب فتح و گشایش در بهای بهشت به سوی او می باشد و مهریة حو را لعین و بهای بهشت است. به وسیله ی نماز، بنده به درجه عالی و والا می رسد، زیرا نماز، تسبیح و تحلیل و تمجید و تکبیر و تمحید و تقدیس الهی است. نماز،قول حق و دعوت به سوی حقّ می باشد[4] دقّت در مفاهیم بلندی که در این دو روایت آمده است، به خوبی نشانگر فلسفة وجوب نماز می باشد و ویژگی هایی از فلسفة نماز ذکر شده که دربارة دیگر عبادات ذکر نشده است و یا دارای این همه اهمیت نیست. یکی دیگر از دلایل و اسرار تشویع فرضیة نماز «تکریم و تعظیم خداوند» بزرگ است که شایسته و سزاوار عبادت و پرستش است، یعنی بر انسان لازم است، ولی نعمت خویش را شناخته و در مقابلش تواضع کند و جبین خود را به خاک بمالد و فرمانبرداری و اطاعت او را موجب عزّت و عظمت خویش بپندارد و هیچ گونه مخالفتی در پیشگاه با عظمتش ننماید از این رو حضرت علی (ع) در پیشگاه خدا اینگونه راز و نیاز می کنند («الهی هذه صلاتی صلیّتها لالحاجه عنک الیها و لارغبه منک فیها الّا تعظیماً و طاعه و اجابه الی ما امرتنی به، الهی ان کان فیها خلل او نقص من رکوعها او سجودها فل اتواخذنی و تفضّل علیّ با القبول و الغفران » «خدایا! این نماز من است که در پیشگاه تو به جا آوردم نه به خاطر نیازی است که تو به آن داری و نه به خاطر میل و رغبتی است که تو به آن داری بلکه برای بزرگداشت و پذیرش فرمان توست که به انجام آن مرا فرمان داده ای. خدایا! اگر نماز من عیتی داشته یا کمبودی در رکوع و سجود آن است پس مرا بازخواست مکن و بر من با پذیرش و آموزش خود، عنایت و لطف بفرما.»



1ـ سوره طه/14                 2ـ سوره عنکبوت/44

 

 

3 ـ سوره رعد/28               4 ـ خصال شیخ صدوق/491





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۲
ادمین

شکیات نماز 23 قسم است : هشت قسم آن شکهائی است که نماز را باطل میکند و به شش قسم آن نباید اعتنا کرد ونه قسم دیگر آن صحیح است . 
شکهای مبطل 
مسأله 1165 
شکهائی که نماز را باطل میکند از این قرار است : اول شک در شماره رکعتهای نماز دو رکعتی مثل نماز صبح و نماز مسافر ، ولی شک در شماره رکعتهای نماز مستحب دو رکعتی و بعضی از نمازهای احتیاط نماز را باطل نمیکند . دوم شک در شماره رکعتهای نماز سه رکعتی . سوم آن که در نماز چهار رکعتی شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر . چهارم آن که در نماز چهار رکعتی پیش از تمام شدن سجده دوم ، شک کند که دو رکعت خوانده یا بیشتر ، در این صورت نمازش باطل و باید اعاده کند ، و بهتر آن است که عمل به حکم شک نماید نماز را اعاده کند . پنجم شک بین دو و پنج یا دو و بیشتر از پنج . ششم شک بین سه وشش یا سه و بیشتر از شش . هفتم شک در رکعتهای نماز که نداند چند رکعت خوانده است . هشتم شک بین چهار و شش یا چهار و بیشتر از شش چه پیش از تمام شدن سجده دوم باشد یا بعد از آن . 
مسأله 1166 
اگر یکی از شکهای باطل کننده برای انسان پیش آید ، نمیتواند نماز را به هم بزند ، ولی اگر بقدری فکر کند که شک پابرجا شود به هم زدن نماز مانعی ندارد. 
شکهائیکه نباید بآنها اعتنا کرد 
مسأله 1167 
شکهائی که نباید به آنها اعتنا کرد از این قرار است : اول شک در چیزی که محل بجا آوردن آن گذشته است ، مثل آن که در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه . دوم شک بعد از سلام نماز . سوم شک بعد از گذشتن وقت نماز . چهارم شک کثیر الشک یعنی کسی که زیاد شک میکند . پنجم شک امام در شماره رکعتهای نماز در صورتی که مأموم شماره آنها را بداند و همچنین شک مأموم در صورتی که امام شماره رکعتهای نماز را بداند . ششم شک در نماز مستحبی . 
1 شک در چیزی که محل آن گذشته است 
مسأله 1168 
اگر در بین نماز شک کند که یکی از کارهای واجب آن را انجام داده یا نه ، مثلا شک کند که حمد خوانده یا نه ، چنانچه مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد نشده ، باید آنچه را که در انجام آن شک کرده بجا آورد ، و اگر مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد شده به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1169 
اگر در بین خواندن آیه‌ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اول آنرا خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1170 
اگر بعد از رکوع یا سجود شک کند که کارهای واجب آن مانند ذکر و آرام بودن بدن را انجام داده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1171 
اگر در حالی که به سجده میرود شک کند که رکوع کرده یا نه ، یا شک کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه ، به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1172 
اگر در حال برخاستن شک کند که تشهد را بجا آورده یا نه ، باید اعتنا نکند ولی اگر شک کند که سجده را بجا آورده یا نه باید برگردد وبجا آورد . 
مسأله 1173 
کسی که نشسته یا خوابیده نماز میخواند ، اگر موقعی که حمد یا تسبیحات میخواند ، شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر پیش از آن که مشغول حمد یا تسبیحات شود ، شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه ، باید بجا آورد . 
مسأله 1174 
اگر شک کند که یکی از رکنهای نماز را بجا آورده یا نه ، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده ، باید آن را بجا آورد مثلا اگر پیش از خواندن تشهد شک کند که دو سجده را بجا آورده یا نه باید بجا آورد و چنانچه بعد یادش بیاید که آن رکن را بجا آورده بوده ، چون رکن زیاد شده نمازش باطل است . 
مسأله 1175 
اگر شک کند عملی را که رکن نیست بجا آورده یا نه چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده ، باید آن را بجا آورد ، مثلا اگر پیش از خواندن سوره شک کند که حمد را خوانده یا نه ، باید حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن یادش بیاید که آن را بجا آورده بوده چون رکن زیاد نشده نماز صحیح است . 
مسأله 1176 
اگر شک کند که رکنی را بجا آورده یا نه ، چنانچه مشغول تشهد است اگر شک کند که دو سجده را بجا آورده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر یادش بیاید که آن رکن را بجا نیاورده ، در صورتی که مشغول رکن بعد نشده ، باید آن را بجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است ، مثلا اگر پیش از رکوع رکعت بعد یادش بیاید که دو سجده را بجا نیاورده ، باید بجا آورد و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید نمازش باطل است . 
مسأله 1177 
اگر شک کند عملی را که رکن نیست بجا آورده یا نه چنانچه مشغول کاری که بعد از آنست شده ، باید به شک خود اعتنا نکند ، مثلا موقعی که مشغول خواندن سوره است ، اگر شک کند که حمد را خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند ، و اگر بعد یادش بیاید که آنرا بجا نیاورده در صورتی که مشغول رکن بعد نشده ، باید بجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده ، نمازش صحیح است . بنابر این اگر مثلا در قنوت یادش بیاید که حمد را نخوانده ، باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید نماز او صحیح است . 
مسأله 1178 
اگر شک کند که سلام نماز را گفته یا نه ، یا شک کند درست گفته یا نه ، چنانچه مشغول تعقیب نماز یا نماز دیگر شده ، یا به واسطه انجام کاری که نماز را به هم میزند ، از حال نمازگزار بیرون رفته ، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر پیش از اینها شک کند ، باید سلام را بگوید . اما اگر در صحیح گفتن سلام شک کند در هر صورت باید به شک خود اعتنا ننماید چه مشغول کار دیگر شده باشد یا نه . 
2 شک بعد از سلام 
مسأله 1179 
اگر بعد از سلام نماز شک کند که نمازش صحیح بوده یا نه ، مثلا شک کند رکوع کرده یا نه ، یا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت به شک خود اعتنا نکند ، ولی اگر هر دو طرف شک او باطل باشد ، مثلا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که سه رکعت خوانده یا پنج رکعت ، نمازش باطل است . 
3 شک بعد از وقت 
مسأله 1180 
اگر بعد از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز خوانده یا نه ، یا گمان کند که نخوانده ، خواندن آن لازم نیست ، ولی اگر پیش از گذشتن وقت ، شک کند که نماز خوانده یا نه ، یا گمان کند که نخوانده ، باید آن نماز را بخواند بلکه اگر گمان کند که خوانده ، باید آن را بجا آورد . 
مسأله 1181 
اگر بعد از گذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده یا نه به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1182 
اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار رکعت نماز خوانده ولی نداند به نیت ظهر خوانده یا به نیت عصر باید چهار رکعت نماز قضا به نیت نمازی که بر او واجب است بخواند . 
مسأله 1183 
اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا ، بداند یک نماز خوانده ولی نداند سه رکعتی خوانده یا چهار رکعتی باید قضای نماز مغرب و عشا را بخواند . 
4 کثیر الشک ( کسی که زیاد شک میکند ) 
مسأله 1184 
اگر کسی در یک نماز سه مرتبه شک کند ، یا در سه نماز پشت سرهم مثلا در نماز صبح و ظهر و عصر شک کند ، کثیر الشک است و چنانچه زیاد شک کردن او از غضب یا ترس یا پریشانی حواس نباشد ، به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1185 
کثیر الشک اگر در بجا آوردن چیزی شک کند ، چنانچه بجا آوردن آن نماز را باطل نمیکند ، باید بنا بگذارد که آن را بجا آورده ، مثلا اگر شک کند که رکوع کرده یا نه ، باید بنا بگذارد که رکوع کرده است ، واگر بجا آوردن آن نماز را باطل میکند باید بنا بگذارد که آن را انجام نداده مثلا اگر شک کند که یک رکوع کرده یا بیشتر چون زیاد شدن رکوع نماز را باطل میکند باید بنا بگذارد که بیشتر از یک رکوع نکرده است . 
مسأله 1186 
کسی که در یک چیز نماز زیاد شک میکند ، چنانچه در چیزهای دیگر نماز شک کند باید بدستور آن عمل نماید ، مثلا کسی که زیاد شک میکند سجده کرده یا نه اگر در بجا آوردن رکوع شک کند باید به دستور آن رفتار نماید یعنی اگر ایستاده است رکوع را بجا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نکند . 
مسأله 1187 
کسی که در نماز مخصوصی مثلا در نماز ظهر زیاد شک میکند اگر در نماز دیگر مثلا در نماز عصر شک کند ، باید به دستور شک رفتار نماید . 
مسأله 1188 
کسی که وقتی در جای مخصوصی نماز میخواند زیاد شک میکند ، اگر در غیر آنجا نماز بخواند وشکی برای او پیش آید به دستور شک عمل نماید . 
مسأله 1189 
اگر انسان شک کند که کثیر الشک شده یا نه ، باید به دستور شک عمل نماید . وکثیر الشک تا وقتی یقین نکند که به حال معمولی مردم برگشته باید به شک خود اعتنا نکند . 
مسأله 1190 
کسی که زیاد شک میکند ، اگر شک کند رکنی را بجا آورده یا نه ، و اعتنا نکند بعد یادش بیاید که آن را بجا نیاورده ، چنانچه مشغول رکن بعد نشده ، باید آن را بجا آورد ، و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است ، مثلا اگر شک کند رکوع کرده یا نه و اعتنا نکند ، چنانچه پیش از سجده یادش بیاید که رکوع نکرده ، باید رکوع کند و اگر در سجده یادش بیاید ، نمازش باطل است . 
مسأله 1191 
کسی که زیاد شک میکند ، اگر شک کند چیزی را که رکن نیست بجا آورده یا نه واعتنا نکند وبعد یادش بیاید که آن را بجا نیاورده ، چنانچه از محل بجا آوردن آن نگذشته باید آنرا بجا آورد ، و اگر از محل آن گذشته نمازش صحیح است ، مثلا اگر شک کند که حمد خوانده یا نه و اعتنا نکند ، چنانچه در قنوت یادش بیاید که حمد نخوانده ، باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید نماز او صحیح است . 5 شک امام ومأموم 
مسأله 1192 
اگر امام جماعت در شماره رکعتهای نماز شک کند مثلا شک کند که سه رکعت خوانده یا چهار رکعت ، چنانچه مأموم یقین یا گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و به امام بفهماند که چهار رکعت خوانده است ، امام باید نماز را تمام کند و خواندن نماز احتیاط لازم نیست ونیز اگر امام یقین یا گمان داشته باشد که چند رکعت خوانده است ومأموم در شماره رکعتهای نماز شک کند ، باید به شک خود اعتنا ننماید . 
6 شک در نماز مستحبی 
مسأله 1193 
اگر در شماره رکعتهای نماز مستحبی شک کند ، چنانچه طرف بیشتر شک نماز را باطل میکند ، باید بنا را بر کمتر بگذارد مثلا اگر در نافله صبح شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، باید بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است و اگر طرف بیشتر شک نماز را باطل نمیکند ، مثلا شک کند که دو رکعت خوانده یا یک رکعت به هر طرف شک عمل کند ، نمازش صحیح است . 
مسأله 1194 
کم شدن رکن ، نافله را باطل میکند بنابر احتیاط واجب ، ولی زیاد شدن رکن ، آن را باطل نمیکند ، پس اگر یکی از کارهای نافله را فراموش کند و موقعی یادش بیاید که مشغول رکن بعد از آن شده باید آن کار را انجام دهد و دوباره آن رکن را بجا آورد مثلا اگر در بین رکوع یادش بیاید که سوره را نخوانده ، باید برگردد و سوره را بخواند و دوباره به رکوع رود . 
مسأله 1195 
اگر در یکی از کارهای نافله شک کند ، خواه رکن باشد یا غیر رکن ، چنانچه محل آن نگذشته ، باید بجا آورد و اگر محل آن گذشته ، به شک خود اعتنا نکند. 
مسأله 1196 
اگر در نماز مستحبی دو رکعتی گمانش به سه رکعت یا بیشتر برود یا گمانش به دو رکعت یا کمتر برود باید به همان گمان عمل کند ، مثلا اگر گمانش به یک رکعت میرود احتیاطا باید یک رکعت دیگر بخواند . 
مسأله 1197 
اگر در نماز نافله کاری کند که برای آن سجده سهو واجب میشود ، یا یک سجده یا تشهد را فراموش نماید ، لازم نیست بعد از نماز ، سجده سهو یا قضای سجده و تشهد را بجا آورد . 
مسأله 1198 
اگر شک کند که نماز مستحبی را خوانده یا نه ، چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طیار وقت معین نداشته باشد ، بنا بگذارد که نخوانده است . و همچنین است اگر مثل نافله یومیه وقت معین داشته باشد و پیش از گذشتن وقت شک کند که آن را بجا آورده یا نه ، ولی اگر بعد از گذشت وقت شک کند که خوانده است یا نه ، به شک خود اعتنا نکند . 
شکهای صحیح 
مسأله 1199 
در نه صورت اگر در شماره رکعتهای نماز چهار رکعتی شک کند ، باید فورا فکر نماید پس اگر یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا کرد ، همان طرف را بگیرد و نماز را تمام کند وگرنه به دستورهائی که گفته میشود عمل نماید و آن نه صورت از این قرار است : اول : آن که بعد از سر برداشتن از سجده دوم شک کند دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، که باید بنا بگذارد سه رکعت خوانده و یک رکعت دیگر بخواند و نماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته به دستوری که بعدا گفته میشود بجا آورد . دوم : شک بین دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم که باید بنا بگذارد چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند وبعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند . سوم : شک بین دو و سه و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم که باید بنا بر چهار بگذارد و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده وبعد دو رکعت نشسته بجا آورد ، ولی اگر بعد از سجده اول یا پیش از سر برداشتن از سجده دوم یکی از این سه شک برایش پیش آید باید نماز را رها کند و دوباره بخواند . چهارم : شک بین چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجده دوم که باید بنا بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند وبعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد ولی اگر بعد از سجده اول ، یا پیش از سر برداشتن از سجده دوم ، این شک ، برای او پیش آید ، بنابر احتیاط واجب باید به دستوری که گفته شد عمل کند و نماز را هم دوباره بخواند . پنجم : شک بین سه و چهار ، که در هر جای نماز باشد ، باید بنابر چهار بگذارد ونماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد . ششم : شک بین چهار و پنج در حال ایستاده که باید بنشیند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد ویک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد . هفتم : شک بین سه و پنج در حال ایستاده که باید بنشیند و تشهد بخواند ونماز را سلام دهد و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد . هشتم : شک بین سه و چهار و پنج در حال ایستاده ، که باید بنشیند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده وبعد دو رکعت نشسته بجا آورد . نهم : شک بین پنج و شش در حال ایستاده که باید بنشیند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو بجا آورد . 
مسأله 1200 
اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است ، پس اگر پیش از انجام کاری که نماز را باطل میکند مثل رو گرداندن از قبله ، نماز را از سر گیرد نماز دومش هم باطل است . و اگر بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند ، مشغول نماز شود نماز دومش صحیح است . 
مسأله 1201 
اگر یکی از شکهائی که نماز احتیاط برای آنها واجب است در نماز پیش آید ، چنانچه انسان نماز را تمام کند وبدون خواندن نماز احتیاط نماز را از سر بگیرد معصیت کرده است . پس اگر پیش از انجام کاری که نماز را باطل میکند نماز را از سر گرفته ، نماز دومش هم باطل است و اگر بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند ، مشغول نماز شده نماز دومش صحیح است . 
مسأله 1202 
وقتی یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید چنانکه گفته شد ، باید فورا فکر کند ولی اگر چیزهائی که به واسطه آنها ممکن است یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا شود ، از بین نمیرود ، چنانچه کمی بعد فکر کند اشکال ندارد ، مثلا اگر در سجده شک کند میتواند تا بعد از سجده فکر کردن را تأخیر بیندازد . 
مسأله 1203 
اگر اول گمانش به یک طرف بیشتر باشد ، بعد دو طرف در نظر او مساوی شود ، باید به دستور شک عمل نماید . واگر اول دو طرف در نظر او مساوی باشد وبه طرفی که وظیفه او است بنا بگذارد ، بعد گمانش به طرف دیگر برود ، باید همان طرف را بگیرد ونماز را تمام کند . 
مسأله 1204 
کسی که نمیداند گمانش به یک طرف بیشتر است یا هر دو طرف در نظر او مساوی است باید احتیاط کند ودر هر مورد احتیاط ، بطور مخصوصی است که در کتابهای مفصل گفته شده است . 
مسأله 1205 
اگر بعد از نماز بداند که در بین نماز حال تردیدی داشته که مثلا دو رکعت خوانده یا سه رکعت و بنا را بر سه گذاشته ولی نداند که گمانش به خواندن سه رکعت بوده یا هر دو طرف در نظر او مساوی بوده باید نماز احتیاط را بخواند . 
مسأله 1206 
اگر موقعی که تشهد میخواند ، یا بعد از ایستادن شک کند که دو سجده را بجا آورده یا نه و در همان موقع یکی از شکهائی که اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بیفتد صحیح میباشد ، برای او پیش آید مثلا شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، باید به دستور آن شک عمل کند وبنابر احتیاط واجب نمازش را هم دوباره بخواند . 
مسأله 1207 
اگر پیش از آن که مشغول تشهد شود ، یا در رکعتهائی که تشهد ندارد پیش از ایستادن ، شک کند که دو سجده را بجا آورده یا نه ، و در همان موقع یکی از شکهائی که بعد از تمام شدن دو سجده صحیح است ، برایش پیش آید نمازش باطل است . 
مسأله 1208 
اگر موقعی که ایستاده بین سه و چهار یا بین سه و چهار و پنج شک کند ویادش بیاید که دو سجده از رکعت پیش بجا نیاورده نمازش باطل است . 
مسأله 1209 
اگر شک او از بین برود و شک دیگری برایش پیش آید ، مثلا اول شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، بعد شک کند که سه رکعت خوانده یا چهار رکعت ، باید به دستور شک دوم عمل نماید . 
مسأله 1210 
اگر بعد از نماز شک کند که در نماز مثلا بین دو و چهار شک کرده ، یا بین سه و چهار ، احتیاط واجب آن است که به دستور هر دو عمل کند و نماز را هم دوباره بخواند . 
مسأله 1211 
اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز شکی برای او پیش آمده ولی نداند از شکهای باطل بوده یا از شکهای صحیح و اگر از شکهای صحیح بوده کدام قسم آن بوده است بنابر احتیاط واجب باید به دستور شکهائی که صحیح بوده و احتمال میداده عمل کند و نماز را هم دوباره بخواند . 
مسأله 1212 
کسی که نشسته نماز میخواند اگر شکی کند که باید برای آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند ، باید دو رکعت نشسته بجا آورد . بلکه اگر شکی کند که باید برای آن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند ، باید دو رکعت نشسته بجا آورد . 
مسأله 1213 
کسی که ایستاده نماز میخواند ، اگر موقع خواندن نماز احتیاط از ایستادن عاجز شود ، باید مثل کسی که نماز را نشسته میخواند و حکم آن در مسأله پیش گفته شده ، نماز احتیاط را بجا آورد . 
مسأله 1214 
کسی که نشسته نماز میخواند ، اگر موقع خواندن نماز احتیاط بتواند بایستد باید به وظیفه کسی که نماز را ایستاده میخواند عمل کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۴
ادمین