بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان

تا آخرین قطره ی خون ایستاده ایم...

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان

تا آخرین قطره ی خون ایستاده ایم...

بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دهاقان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان با همت بلند مردم و تلاش جمعی از معتمدان و مسئولان در اسفند ماه ۱۳۶۶ دارای مجوز فعالیت گردید و در سال ۱۳۶۷ با رشته علوم اجتماعی، کار خود را به موازات فعالیت‌های علمی، عملیات اجرایی مجتمع دانشگاه در زمینی به وسعت ۷۰ هکتار در ۳ کیلومتری جاده دهاقان شروع که در مهر ماه ۱۳۷۰ اولین واحد آموزشی آن به بهره‌برداری رسید. با الطاف الهی،‌ نیت خالصانه بانیان، کمک‌های مردم و همت مسئولان روز به روز مراحل رشد و توسعه را سپری نمود و در حال حاضر با درجه بسیار بزرگ و برخورداری از تمامی مقاطع تحصیلی از کاردانی تا دکترای تخصصی جزء واحدهای مطرح منطقه و کشور همانند نگینی در انگشتری شهر دهاقان می‌درخشد. واحد دهاقان با گذشت قریب به 26 سال از زمان تأسیس اکنون در مقاطع کاردانی ، کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا دارای 10 رشته فنی مهندسی،23 رشته علوم انسانی، ۱ رشته علوم پزشکی (پرستاری) می‌باشد. جمعیت دانشجویان این دانشگاه تعداد ۶۰۰۰ نفر می‌رسد.این دانشگاه جزء یکی از بزرگ ترین دانشگاه های استان از بعد مساحت و تعداد رشته موجود میباشد.
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۳۵

حضور قلب در نماز

انسان در مسیر زندگی دنیایی خویش، لحظاتی شیرین و به یاد ماندن را تجربه می کند که شیرینی آن، همیشه در کام وجودش ماندگار است از بین تمام این لحظات، شیرین ترین لحظات عمر یک مؤمن واقعی لحظاتی است که با خدای بی نیاز به خلوت نشسته و به راز و نیاز و عبادت با حضرت حق می پردازد.البته این شیرینی را، انسانی می تواند احساس کند که طعم ایمان واقعی را از عمق جانش چشیده باشد. چنین کسی هرگز حاضر نیست که این لحظه ی زیبا و دلربا را با تمام دنیا و آنچه در آن است معاوضه نماید.او در حال عبادت و نماز که زیباترین مصداق عبادت است، به معشوق واقعی خویش دست یافته و از خلوت با او به چنان لذّتی دست یافته که در کل این عالم، برای آن مانندی نمی بیند، و لذا به هیچ قیمتی حاضر نیست آن را از دست بدهد.در میان عبادات، هیچ عبادتی به مانند نماز، نمی تواند قلب کوچک آدمی را به دریای بی کران رحمت الهی وصل نماید، و روح انسان را از سرچشمه ی فیوضات بیانتهای خداوند بی همتا، سیراب نماید.


      لحظه ی نماز، باشکوه ترین لحظه ی ارتباط انسان سراپا نیاز به وجود مطلق             بی  نیاز است. در حقیقت آن لحظه ی نورانی، فرصتی است طلایی که خداوند مهربان، بر ما منّت نهاده و از سر لطف و محبّتی که به  بندگانش دارد، آن را در اختیار ما قرار داده، تا در آن فرصت زیبا، بتوانیم، قلب و جان خود را از عالم طبیعت و خاک، جدا نموده و روحمان را به عالم  بالا پرواز داده و در سایه ی این پرواز ملکوتی، به جان خود صفا و جلاء بخشیم.

 سرور عالم، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی

 

زیبا، نماز را به سر انسان تشبیه نموده و می فرماید: «مَوضعُ الصَلاةِ مِن

 

الدینِ کَمَوضعِ الرأسِ مِنَ الجَسَد»1 ؛ جایگاه نماز در دین، همانند جایگاه

 

سر در بدن است.

 

این تشبیه زیبا، در کلام نورانی حضرت بدین خاطر است که، در بدن آدمی

 

هر عضوی از اعضاء بدن به نوبه ی خود، وظیفه ای مهمّ را عهده دار

 

هستند، ولی در این میان نقش سر، از همه مهمّتر است، زیرا مغز که

 

فرمانده ی بدن بوده و تصمیم گیری ها در آن انجام می گیرد، در سر

 

 انسان قرار گرفته است.

 

الله اکبر با نور دلربای خود به ما می گوید خدا بزرگتر است از اینکه با قلم

 

و بیان ناچیزمان وصف شود، بزرگتر از فکر و خیال ما، بزرگتر از هوسها و

 

 وسوسه های شیطانی و جلوه های دنیا، این است آن راز نهفته در ذکر

 

نورانی «الله اکبر»، راستی اگر واقعا خدا در نظر ما بزرگتر از هر چیزی

 

 باشد و کلمه ی «الله اکبر» از عمق جان ما برآید، دنیا با تمام جاذبه ها و

 

جلوه هایش، در نظر ما کوچک و بی مقدار خواهد شد که نتیجه ی چنین

 

حالتی، حضور جانانه و عاشقانه در نماز است.بنابراین به یقین می توان

 

گفت: بدن منهای سر، موجود بی خاصیتی است که فاقد هرگونه ارزش

 

است، در ساختمان دین ما نیز، نماز همانند سر در بدن آدمی است، که

اگر نباشد، پایه ی ساختمان دین ما، سست شده و از ارزش ساقط می شود.

 

البته قابل ذکر است کهخداى متعال از همه عالمیان بى نیاز است و همه به او

نیازمندند؛ خدا هیچ گونه احتیاجى به ما و اعمال ما ندارد. علّتِ اهمیّت یک

 عبادت مانند نماز هرگز، به نیاز خدا بازنمى‌گردد، بلکه به خواص و آثارى است

که آن عمل در حیات انسان دارد.


نماز لطف و رحمتى از سوى پروردگار به انسان‌هاست، تا به کمال و سعادت

 اخروى برسند و از آن‌جا که پروردگار عالمیان مى‌داند چه چیز براى انسان مفید

است و سعادت اخروى او را تأمین مى‌کند و چه چیز زبان‌بار و نابود کننده اوست،

 او را به انجام واجبات و ترک محرمات مکلف کرده است.


خداوند مى‌داند که اگر انسان را به حال خود واگذارد، نه تنها به آن منافع و

مصالح عظیم دست‌رسى پیدا نکرده، به کمال و سعادت اخروى نمى‌رسد، بلکه

 خود را به ذلت و پستى مى‌کشاند.

خداوند مهربان مى‌فرماید: نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى (طه، آیه14). و هر

 کس به یاد خدا باشد، دلش آرام و مطمئن مى‌شود (رعد، آیه28) و

نیزمى‌فرماید: هر که از یاد من روى برگرداند، در حقیقت، زندگى سختى خواهد

 داشت و روز قیامت او را نابینا محشور مى‌کنیم. (طه، آیه124) نماز باعث

مى‌شود که انسان به گناه آلوده نشود وعامل باز دارنده مهمى در جلوگیرى از

 بدى‌هاست، زیرا همانا نماز انسان را از فحشا ]کارهاى بد[ و زشتى‌ها باز

 مى‌دارد. (عنکبوت، آیه45)

نظرات  (۱)

سلام، وبلاگ خوبی دارید.واقعا وبلاگ تکی داری! دوست دارم به عنوان یه کارشناس نظرتو در مورد وبلاگم بدونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">