۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۵۳
اولین نمازگزاران اسلام
عبدالله بن مسعود میگوید: در اولین مرتبه که از جریان امر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آگاه شدم، هنگامی بود که به همراه عموهایم با چند تن دیگر از قوم خود به قصد خرید اجناس وارد شهر مکه شدیم. و از جمله اجناسی که در نظر داشتیم آن را تهیه کنیم عطر بود و ما را برای تحصیل این متاع به سوی عباس بن عبدالمطلّب راهنمایی کردند.
ما به جانب عباس رهسپار شدیم و او در نزدیکی چاه زمزم در نزدیکی خانه کعبه نشسته
بود و ما هم پهلوی او نشستیم. در این هنگام مردی از درب صفا داخل مسجد شد که رنگ
او سفید متمایل به قرمزی بود، موی سرش تا وسط گوش کشیده شده و پیچیده مانند بود،
دماغ او باریک و صاف و اندک برآمدگی داشت، چشمهایش سیاه و بزرگ بود، دندانهای
سفید و برّاقی داشت، دستها و پاهای او درشت و مردانه بود، محاسن پُری داشت و از
دو پارچهی سفید لباس پوشیده بود گویی که ماهیست چهارده شبه و از افق برتابیده
است.
این مرد خوش اندام وارد مسجد شد و در جانب راست او پسر نیکو رویی بود و در پشت سر
آنان زنی آهسته قدم بر میداشت و خوب زینتهای خود را پوشیده بود این سه نفر به
سوی سنگ آسمانی حجرالاسود آمدند و به ترتیب حجر را دست کشیده و بوسیدند و سپس هفت
مرتبه خانه کعبه را طواف کردند. و بعد از طواف در مقابل رُکن ایستاده و شروع کردند
به نماز خواندن: دست برای تکبیر بلند کرده و تکبیر گفتند و بعد از قیام رکوع
کردند، سپس به سجده رفتند و بعد باز قیام نمودند. و ما از مشاهدهی این جریان تعجب
کردیم زیرا در سرزمین مکه این اعمال و اینگونه عبادت سابقه نداشته است.
پس رو به سوی عباس کردیم و گفتیم: آیا این آئین جدیدی است که در میان شما پیدا شده
است، یا چیزیست که آنرا نمیشناسیم؟ عباس گفت: آری سوگند به پروردگار متعال که آن
را نمیشناسید، این مرد برادرزادهی من محمد بن عبدالله است و این پسر علی ابن
ابیطالب است و این زن خدیجه دختر خویلد و زن محمد است، و در روی زمین کسی به جز
این سه نفر پیدا نمیشود که اینگونه و به این ترتیب خداوند جهان را پرستش کند.
سیر اعلام النبلاء، ج1، ص333.
۹۲/۱۱/۱۶